# درباره خشم
درباره خشم و پردازش خشم؛ آدمیزاد باید یاد بگیره بشینه و خودش رو تجربه کنه.
از مشاهدات روزانهام در روزنوشتها مینویسم.
78 نوشته
درباره خشم و پردازش خشم؛ آدمیزاد باید یاد بگیره بشینه و خودش رو تجربه کنه.
دربارهی هنر طراحی بازی نوشتم. طراحی تجربه و بازیهایی که از نوجوانی باهاشون بزرگ شدم. بعد این نقطهها بهم وصل میشه تا من رو از رخوت نجات بده.
به مرگ فکر میکنم. اگر بمیرم چه؟
حالا حدود ۷ ماه است که ننوشتهام. نه در اینجا و نه جای دیگر. با غمی ریشهدار دوستی کردهام و به گمانم زندگی نمیکنم. فقط کار و کار و کار. به این فکر میکنم که چطور به اینجا رسیدم؟ و حتی فکر هم نمیکنم. نه میتوانم به زندگی فکر کنم. نه معنا و نه خودم.
به کلک مدوسا نگاه کنید. چهرهی ماتم زدهی مرد پشت به جمعیت. به گمانم او وجدان انسان است. بازماندگانی که وجدانشان زخم برداشته. فکر میکنم هنر در زمان فاجعه، به ما ندای وجدان میدهد.