صفحه 2

# سینما

درباره‌ی فیلم‌ها و سینما، نقشی که در زندگی من داشته‌اند و تمام آن‌چه از آن‌ها فهمیده‌ام این‌جا می‌نویسم.

برچسب

16 نوشته

# زندگی دیگران (۲۰۰۶)

مثل قصه‌های داستایوفسکی، قهرمان از جنس سایه‌هاست. در کشمکش، در لحظه‌ی نهایی و تصمیمی سرنوشت‌ساز، دستگاه تایپ را می‌زند زیر بغل و خارج می‌شود.

# سه رنگ: آبی (۱۹۹۳)

خاطرات سوخت آدم‌اند؛ کافی‌ست صبحی زود، آن‌ها را از ما بگیرند تا ما خیلی زود از پا بیفتیم. فیلم درباره‌ی از پا افتادن است، برای آدمی که می‌خواهد آزاد باشد.

# استاکر (۱۹۷۹)

استاکر احتمالا درخشان‌ترین قصهٔ تارکوفسکیِ ضد قصه است. تمام‌اش دربارهٔ یک اتاق است، و مسافرانی که باید به آن برسند. موسیقی متن فیلم از باخ است، با میزانسن شاعرانه تارکوفسکی. هر نما می‌شود یک تابلو نقاشی.

# زیستن (۱۹۵۲)

زیستن یادمان می‌آورد که آدم‌ها برای ماموریتی این‌جا هستند؛ که زندگی راه از پیش تعیین شده‌ای ندارد.

# ارتش سایه‌ها (۱۹۶۹)

دردی که ملویل از روح خود به اثرش داده، همان دردی‌ست که آدم‌ها دیر یا زود چشم در چشم حقیقت، ملاقات‌ش می‌کنند. رنجِ امید. رنجِ خواهش؛